ماجرای خودکشی دختر دانشجو برای فرار از تعرض

 

خودکشی دختر دانشجو برای فرار از تعرض 

 

 

 

 

پرونده مرگ دختر دانشجویی که در بیمارستان لقمان به طرز مشکوکی جان باخته بود با اعلام نظر متخصصان پزشکی قانونی وارد مرحله جدیدی شد و ابعاد تازه یی از زندگی این دختر برای قضات شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران روشن شد.

به گزارش اعتماد دو سال پیش به ماموران پلیس خبر دادند دختر جوانی به نام روشنک در بیمارستان لقمان جان باخته است. پس از حضور ماموران در بیمارستان مشخص شد این دختر توسط مردی به نام داود به بیمارستان منتقل شده است.

پزشکان معالج روشنک اعلام کردند این دختر با قرص برنج مسموم شده است. بنابراین داود پسری که همراه روشنک بود دستگیر شد. وی دخالت در مرگ روشنک را انکار کرد و گفت؛ من و روشنک در خانه تنها بودیم، البته من این دختر را به خوبی نمی شناختم و او را در خانه دوستم دیده بودم و روشنک از من آب خواست و گفت حال خوبی ندارد و باید دارو بخورد. وقتی آب را به او دادم قرصش را خورد و لحظاتی بعد روی زمین افتاد و از حال رفت و من بلافاصله او را به بیمارستان رساندم.

با شکایت خانواده روشنک، داود در مرحله تحقیقات مقدماتی به جرم قتل عمدی روشنک مجرم شناخته شد و پرونده برای رسیدگی به شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. قاضی عزیزمحمدی بعد از بررسی پرونده به دلیل مبهم بودن علت مرگ دختر دانشجو پرونده را دوباره به دادسرا بازگرداند و دستور داد ایرادها برطرف شود.

به این ترتیب پرونده از سوی دادسرا برای تعیین علت دقیق مرگ به پزشکی قانونی ارسال شد. نظریه کمیسیون پزشکی قانونی، داستان زندگی این دختر را فاش کرد و برای قضات معلوم شد روشنک چرا جان خود را از دست داده است.

در این نظریه آمده است؛ جسد متعلق به زنی حدوداً 25 ساله است که آزمایش خون و نوع دارویی که در خون او وجود دارد نشان می دهد دست به خودکشی زده است. بررسی های تخصصی نشان می دهد این دختر تحت تاثیر استرس و فشار بی امانی بوده و برای رهایی از آن دست به خودکشی زده است.

این نظریه باعث شد پلیس تحقیقات بیشتری را برای مشخص شدن انگیزه روشنک از خودکشی آغاز کند. بررسی زندگی این دختر نشان داد او زمانی که 16 سال بیشتر نداشت به دلیل فقر بیش از حد خانواده اش به عقد مردی 50 ساله درآمد. روشنک که تا آن زمان از تحصیل بازمانده بود بعد از ازدواج در مدرسه شبانه ادامه تحصیل داد و دیپلم گرفت. وی سپس در کنکور شرکت کرد و در رشته حسابداری پذیرفته شد. مشکلات روشنک از زمانی شدت گرفت که وی به دلیل تغییر موقعیت اجتماعی اش و ورود به محیطی جدید نتوانست به زندگی با شوهرش که 34 سال از او بزرگ تر بود، ادامه دهد و از وی جدا شد. مدتی بعد یکی از همکلاسی های روشنک که چندین بار به او ابراز علاقه کرده بود وارد زندگی این دختر فقیر شد. روشنک که برای ادامه تحصیل و پرداخت شهریه دانشگاهی اش به مشکل برخورده بود به امید اینکه این پسر به نام محمود از وی حمایت خواهد کرد به او دل بست.

محمود که از نیاز مالی روشنک باخبر بود از این نقطه ضعف دختر جوان سوءاستفاده کرد و به اتفاق دوستانش چندبار روشنک را مورد تعرض قرار داد. فقر مالی و تحقیر بیش از حدی که این دختر مجبور به تحمل آن بود وی را بر آن داشت که چاره یی بیندیشد چرا که محمود و دوستانش حین آزار روشنک از وی فیلمبرداری کرده و آن را اهرم فشاری برای سوءاستفاده بیشتر از این دختر قرار داده بودند. روشنک که همه درها را به روی خود بسته می دید برای نجات از وضعیتی که گرفتار آن شده بود به سراغ مردی رفت که فکر می کرد می تواند به او اعتماد کند.

این دختر آنچه را که به سرش آمده بود برای مرد مورد اعتمادش توضیح داد و با حرف های امیدوارکننده وی به تصور اینکه همکلاسی های خیانتکارش به سزای عمل خود می رسند، رابطه خود را با آن مرد بیشتر کرد اما مدتی بعد متوجه شد این مرد هم تنها قصد سوءاستفاده دارد و با حرف هایش او را فریب داده است.

نقشه این مرد زمانی برای روشنک فاش شد که دختر دانشجو به خانه این مرد رفت اما وی دختر را با دوست خود داود تنها گذاشت. داود که قصد داشت به روشنک تعرض کند این بار با مقاومت زن جوان روبه رو شد و در نهایت دختر جوان که خود را در بن بست می دید به دلیل تمامی مشکلاتی که در این مدت تحمل کرده بود به بهانه خوردن قرص سردرد از داود یک لیوان آب گرفت و با خوردن قرص برنج به زندگی خود پایان داد.

بنابر این گزارش با توجه به اینکه مدارک زیادی مبنی بر اینکه روشنک خودکشی کرده است به دست آمده، قاضی عزیزمحمدی یک بار دیگر به دلیل اینکه کیفرخواست به اشتباه تحت عنوان قتل عمد صادر شده بود پرونده را به دادسرا بازگرداند تا پس از اصلاح کیفرخواست، این پرونده مورد رسیدگی قرار گیرد.

زن مرده‌ای که بعد از مرگ همگان شیفته زیبایی او شدند!

  

 زن مرده‌ای که بعد از مرگ همگان شیفته زیبایی او شدند! 

 

 

 

در اواخر دهه ۱۸۸۰ میلادی بود که که جنازه زنی از رود «سین» Seine پاریس بیرون کشیده شد، در این جنازه هیچ نشانی از وقوع خشونت مشهود نبود و ظن آن می‌رفت که زن، خودکشی کرده باشد. چهره زن آرامش خاصی داشت و به نظر نمی‌رسید، بیش از ۱۶ سال داشته باشد.

اما یک آسیب‌شناس پاریسی، شیفته چهره زیبای زن شد و تصیم گرفت یک قالب گچی از صورت این زن تهیه کند. هویت زن، هیچگاه مشخص نشد. 

حالت خاص چهره این زن و زیبایی او باعث شد،‌ کپی‌هایی از روی این قالب گچی تهیه شود و به زودی به عنوان یک تندیس دکوری از این کپی‌ها استفاده شود.

با گذشت زمان، بر شهرت تندیس‌های گچی این زن افزوده شد، کسانی که چهره زن ناشناس را می‌دیدند و لبخند معماگونه‌اش را می‌دیدند، کنجکاو می‌شدند که این زن چگونه زیسته است، چطور فوت کرده است و در چه جایگاه اجتماعی قرار داشته است. حتی «آلبر کامو» لبخند او را با لبخند مونالیزا مقایسه می‌کرد.

روز به روز بر محبوبیت تندیس زن ناشناس افزوده می‌شد، طوری که از روی قالب گچی عکس‌برداری انجام شد و با استفاده از عکس‌ها، تندیس‌هایی به صورت انبوه، ‌در جاهای مختلف تولید می‌شدند. تندیس‌های جدید، جزئیات بیشتری داشتند. همین تولید انبوه تندیس‌ها باعث شد، آوازه شهرت او به همه جا و حتی مجامع هنری هم برسد.. 

تیپ خاص چهره زن ناشناس، در آن زمان نمادی از زیبایی زنانه محسوب می‌شد، طوری که «ال الوارز»، شاعر و منتقد انگلیسی، عقیده دارد که همچنان که در دهه ۵۰ «بریژیت باردو»، سمبل زیبایی بود، این زن ناشناس هم در دهه‌های نخست قرن بیستم، مدل زیبایی بود و هنرپیشه آلمانی مشهور نیمه اول قرن بیستم به نام «الیزابت برگنر» او را مدل خود قرار می‌داد.

در آثار ادبی انگلیسی، آلمانی و فرانسوی زیادی به زن ناشناس اشاره شده است، برای مثال در رمان انگلیسی با عنوان «پرستنده چهره» که در سال ۱۹۰۰ منتشر شد، یک شاعر انگلیسی عاشق ماسک این زن می‌شود و آنچنان شیدا می‌شود که باعث مرگ دختر و خودکشی همسرش می‌شود.در رمان پرفروش یک نویسنده آلمانی به نام Reinhold Conrad Muschler، نویسنده داستانی تخیلی در مورد این زن ناشناس خلق کرده است. او در این رمان، داستان رمانتیک یتیمی به نام «مادلین لاوین» را نقل می‌کند که عاشق یک دیپلمات انگلیسی می‌شود و بعد از ماجرایی عاشقانه در رود «سین» خودکشی می‌کند. از روی این رمان که به زبان‌های دیگر هم ترجمه شده است، فیلمی در سال ۱۹۳۶ تهیه شد.

«ولادیمیر ناباکوف» هم در سال ۱۹۳۴، شعری با عنوان L’Inconnue de la Seine در مورد این زن سرود. 

 

عکس اولین اسکناس چاپ شده در ایران

  

عکس اولین اسکناس چاپ شده در ایران