کوتاه و خواندنی از بنیامین

  

 

 

-موسیقی را با شعر گفتن و ترانه سرایی آغاز کرد.

-آشنایی با فرید احمدی مسیر زندگی او را عوض کرد.

-از نوزده سالگی گیتار بدست گرفت.

-انتخاب بهترین شعر و ترانه اش برایش غیر ممکن بوده.

-فرید احمدی شاعر محبوب او و الگوی اوست.

-در کارگاه آموزشی شعر فرید احمدی همیشه حاضر بود.

-انجمن شعر فرهنگسرای ارسباران نیز مدتی پاتوق بنیامین بود.

-تورج شعبانخواهی همچنان آهنگساز و خواننده محبوب بنیامین است.

-سبک ابداعی خودش را مجموعه سبک‌های موسیقی پاپ می‌داند.

-ویژگی سبک بنیامین ارائه حس عاشقانه شرقی با تکنیک و تکنولوژی مدرن غربی است.

-رمز موفقیت سبکش را خروجی ساده و قابل فهم برای مخاطب و در عین پیچیدگی کار می‌داند.

-خودش هم قبول دارد که مردم با آهنگ خاطره ها بیشتر ارتباط برقرار کردند.

-از نظر بنیامین قطعه من امشب می‌میرم بدترین کار آلبوم 85 است.

-ملودی خاطره‌ها سر کلاس دانشگاه و درس یک استاد بداخلاق به ذهنش رسید.

-تنها چند ساعت بعد از الهام ملودی با فرید احمدی شبانه خاطره‌ها را ساختند.

-می‌گوید اگر آن روز استاد سوالی از من می‌پرسید خاطره ها را برای همیشه فراموش می‌کردم.

-شعر لکنت فرید احمدی یک سال دست سرشناس ترین خواننده دست به دست شد.

-وقتی هیچ کس لکنت را نخواند بنیامین با گیتار ترانه را ساخت و ترجیع بند پایانی را به آن اضافه کرد.

-برخلاف اغلب مردم بنیامین از دربند خاطره تلخ از دست دادن دوستی را دارد.

-بالاترین دستمزد ممکن برای یک شاعر ایرانی را با کمال افتخار به فرید احمدی داد.

-برادرش فرهاد تمام هزینه‌های آلبوم 85 را بدون چشمداشت قبول کرد.

-ایمیل‌هایش را شخصاً جواب می‌دهد.

-همیشه آهنگسازی را به خوانندگی ترجیح می‌دهد.

-جبران خلیل جبران نویسنده محبوب اوست.

-نویسندگی را دوست دارد و حتماً کتاب خاطراتش را چاپ می‌کند.

-رنگ خدا و مارمولک بهترین فیلم هایی هستند که بنیامین دیده.

-اهل فوتبال نیست مگر بازی های مهم.

-طرفدار تیم ملی ایتالیا است.

مردی که بعداز 30سال هنوز چهره همسرش را ندیده است!!

                

یک زن عربستانی در سال 2008 تقاضای طلاق کرد زیرا شوهرش بعد از 30 سال زندگی مشترک سعی کرده بود یک نگاه دزدکی به صورت او بیندازد!
این زن 50 ساله در یکی از روستاهای بومی در جنوب غربی شهر «خمیس مشیت» به دنیا آمده و پرورش یافته است.
در این روستا سنتی وجود دارد که طبق آن زن باید در تمام عمر صورت خود را از همه بپوشاند. شوهر که از کنجکاوی به ستوه آمده بود سعی کرد نقاب زن را از روی صورتش بردارد ولی زن به شدت خشمگین شد و فردای آن روز تقاضای طلاق داد.
زن به قاضی گفت: همسرش متنبه شده و قسم‌خورده دیگر این عمل قبیح را تکرار نکند ولی او دیگر نمی‌تواند به زندگی مشترک ادامه دهد.