لاغرترین مدل جهان در پوستر ضد لاغری+ عکس

  

 

اندام تکیده ایزابل کارو، در پوستر تبلیغاتی الیویرو توسکانی، عکاس ایتالیایی، دنیا را تکان داد. ایزابل کارو، کمدین فرانسوی ۲۵ ساله، ۱۰ سال است که از بیماری بی‌اشتهایی یا انورکسیا رنج می‌برد. بعد از ۱۰ سال، این اولین بار است که با وزن ۳۲ کیلوگرم، در مقابل دوربین قرار می‌گیرد و برای این که درباره این اقدام توضیح بدهد، هفته‌نامه سینه- تله را انتخاب کرده است. 

 

به چه دلیل اندامتان را در این پوستر تبلیغاتی به نمایش گذاشتید؟ 


اندامی را که از آن متنفرم، به نمایش گذاشتم تا دختران جوان در سر تا سر دنیا و دست‌اندرکاران مد متوجه بشوند که دیکتاتوری لاغری، تا چه اندازه وحشتناک است. لاغری بیش از حد باعث مرگ می‌شود و لاغری یعنی همه چیز به غیر از زیبایی. من می‌خواستم رنج خودم را فریاد بکشم. 

چطور با الیویرو توسکانی آشنا شدید؟ 


شنیده بودم که اولیویرو توسکانی برای کمپین ضد لاغری‌اش، به دنبال دختر جوانی می‌گردد که واقعاً به بیماری انورکسیا مبتلا باشد. چون خودم هم از ۱۰ سال پیش دچار این بیماری بودم، بلافاصله درگیر این کمپین شدم. اولیویرو توسکانی را چند ساعت قبل از عکاسی ملاقات کردم. 

این کمپین را چطور دیدید؟ 


هدف این کمین نشان دادن واقعیت‌های دنیای مد بود. سایز من درست مطابق با مانکن‌هایی است که طراحان لباس به آن «سایز صفر» می‌گویند؛ یعنی کمتر از سایز ۳۴ زنانه.
بعضی از مانکن‌ها برای نجات خانواده‌هایشان از فقر به چنین شرایطی ادامه می‌دهند. سال گذشته در برزیل دو مانکن جان خود را از دست دادند. طراحان لباس، بی‌مسئولیت هستند و از دختران جوانی که حاضرند برای وارد شدن به دنیای مد دست به هر کاری بزنند، سوءاستفاده می‌کنند. 

نظر شما درباره مد «پرو انا» یا طرفدار انورکسیا چیست؟
 

این موضوع شرم‌آور است. سوءاستفاده از دختران جوان و وادار کردن آن‌ها به غذا نخوردن و تبدیل کردن آن‌ها به یک شبح، جنایت است. انورکسیا یک بیماری واقعی است؛ نه روشی برای زندگی. 

آیا تصویر شما می‌تواند باعث پیشگیری از گسترش این بیماری بشود؟ 


مسلماً. اگر من در زمانی که در اوج این بیماری بودم، یعنی در سن بین ۱۳ تا ۱۵ سالگی چنین تصویری را می‌دیدم، حتما به خودم می‌گفتم: «من نمی‌خواهم شبیه این دختر جوان باشم که بدنش مثل زنان پیر، تکیده است» امیدوارم که این پوستر تبلیغاتی بتواند جان دختر‌های جوان، حتی یک نفرشان را نجات بدهد. 

آیا می‌دانید که نصب پوستر تبلیغاتی شما در فرانسه ممنوع شده است؟ 


خیر، نمی‌دانستم اما واقعا از این مسأله متأسفم. ما در فرانسه چشمان خود را به روی واقعیت بسته‌ایم. به عنوان مثال، دنیای مد، پشت پرده زندگی واقعی مانکن‌های معروف را نشان نمی‌دهد.ما در پشت صحنه مد، با آرایش صورت و آرایش مو و لباس‌ها، جنازه‌ها را پنهان کرده‌ایم. 

آیا با مرگ هم دست و پنجه نرم کرده‌اید؟ 


بارها. چندین بار به اغما رفته‌ام. یک روز مطمئن شده بودم که مرده‌ام. خودم را در ورای زندگی دیدم. همان روز تصمیم گرفتم که به دنیای زندگان برگردم. 

آیا هم‌چنان به این بیماری مبتلا هستید؟ 


تلاش می‌کنم خودم را نجات بدهم اما با روش خودم؛ در غیر این صورت شکست می‌خورم. من خیلی کم غذا می‌خورم اما هر بار بیشتر از قبل. این مبارزه‌ای است که هر روز باید به آن ادامه داد. من می‌خواهم در این مبارزه پیروز شوم، چون زندگی کردن را انتخاب کرده‌ام.

شهری که مردمانش تبدیل به سنگ شدند + سنگ

  

  

داستان واقعی و تصاویر تکان دهنده مردم سنگ شده شهر پومپی ایتالیا یکی از بزرگترین مراکز فساد تاریخ.

حادثه آنقدر ناگهانی روی داد که همه چیز در شهر به همان حالت که در اثنای زندگی روزمره بود دست نخورده ماند و امروز دقیقا به همان گونه که دو هزار سال پیش بودند باقی است. گویی زمان منجمد شده است.

این شهر نیز به وسیله انفجارهای آتشفشانی کوه وزوو نابود شد . آتشفشان وزوو سمبل کشور ایتالیا و قبل از آن نشانه شهر ناپل است. کوه آتشفشانی وزوو اگرچه طی دو هزار سال گذشته آرام بوده است اما نام آن کوه را کوه اخطار گذارده اند. چنین نامی به دلیل فجایع و حوادثی بوده است که در تاریخ از این کوه به ثبت رسیده است. فاجعه ای که برای سدوم و عمورا روی داد شباهت زیادی به حوادث تخریب گر شهر پومپی داشته است.

در سمت راست وزوو شهر ناپل و سمت شرق آن پمپی قرار دارد. مذاب و خاکستر ناشی از فوران آتشفشانی که دو هزار سال پیش روی داد حیات را از این شهر برچید. حادثه آنقدر ناگهانی روی داد که همه چیز در شهر به همان حالت که در اثنای زندگی روزمره بود دست نخورده ماند. و امروز دقیقا به همان گونه که دو هزار سال پیش بودند باقی است. گویی زمان منجمد شده است.

این که شهر پمپی از صفحه زمین با چنین بلایی محو شد، بی هدف و اتفاقی نبوده است. اسناد تاریخی نشان می دهد که این محل فساد به آنچنان ابتذال محشور بود که حتی خانه های فساد هم چنین شهرتی نداشته اند. مردان به شکل کاملا عریان بر درخانه های فساد می ایستادند. بر اساس سنتی که ریشه اش اعتقادات میتراپرستی بوده است اندام انسان و مقاربت  نبایستی پوشیده باشند بلکه باید کاملا آشکارا به نمایش در آیند.

شهر پمپی در روز 19 اوت سال 79 میلادی در پی فعالیت آتشفشانی کوه وزوو که 28 ساعت ادامه داشت به زیر 6 متر کوهی از مواد مذاب و خاکستر آتشفشانی رفت. از 20 هزار نفر جمعیت پمپی دو هزار نفر ناپدید شدند و مابقی آرام آرام ذوب شدند یا به تلی از مجسمه های سنگی تبدیل شدند.

مواد مذاب کوه وزوو به آنی تمامی شهررا از نقشه منطقه جاروب کرد. جالب ترین جنبه این حادثه آن است که هیچ کس نتوانسته است در مقابل فوران آتشفشان وحشتناک وزوو بگریزد. یک خانواده در حال صرف غذا در یک لحظه تبدیل به سنگ شده اند. زوج های بسیاری پیدا شدند که در حین انجام  مقاربت تبدیل به سنگ شده بودند. از همه جالبتر آن است که این زوجها هردو از یک جنس ویا زوج هایی از دختران و پسران کم سن و سال بوده اند. صورت برخی از اجساد انسانهای سنگ شده که از داخل زمین کشف شده اند همچنان سالم و صحیح باقی مانده است صورت آنها حالت گیج و منگ دارد.

مجهول ترین جنبه این حادثه در اینجاست که چگونه هزاران انسان بی آنکه چیزی بشنوند و یا ببینند منتظر می مانند تا مرگ آنها را دریابد. این بعد حادثه نشان می دهد که نابودی و محو شهر پمپی دقیقا مشابه همان حوادث ویرانگری است که درقرآن به آنها اشاره شده ، زیرا قرآن زمانی که این خوادث را بازگو می کند به نابودی ناگهانی اشاره دارد. به عنوان مثال در سوره یاس چنین توصیفی است : همه سکنه شهر به یک لحظه هلاک شدند. این وضعیت در آیه 29 این سوره چنین می آید" بلکه فقط یک صحیه آسمانی بود ، ناگهان همگی خاموش شدند! آینه 31 سوره قمر وقتی تخریب و نابودی قوم ثمود را بازگو می کند مجداد به نابودی آنی اشاره می کند. ما فقط یک صحیه ( صاعقه عظیم) فرستادیم و بدنبال همگی بصورت گیاه خشکی در آمدند."

مرگ مردم پمبی در یک لحظه رخ داد ، همان گونه که در آیات بالا نقل شد. فاجعه هرچه بود ، همه چیز به همان حالت اولیه و بدون تغییر باقیمانده است. در سال 1991 نیمی از این شهر از زیر خاکستر بیرون کشیده شد ولی هنوز هم دو پنجم این شهر سوخته در زیر زمین است. هر ساله جمعیت زیادی از موزه طبیعی پمپی دیدن می کنند و این شهر به یکی از جاذبه های گردگشگری ایتالیا تبدیل شده است. اما متاسفانه جایی از دیده عبرت در این نگاه ها یافت نمی شود.

نواحی ناپل که فساد و ابتذال در آن شیوع دارد از مراکز و نواحی بی بندوباری شهر پمپی دست کمی ندارد. چزیره کاپری پایگاهی برای ابتذال گرایی است و در صنعت توریسم به بهشت  شهرت داردو نه تنها در کاپری و ایتالیا بلکه تقریبا در تمامی دنیا چنین انحطاط اخلاقی وجود دارد و مردم هم هیچ توجه و اصراری به پندگیری از تجربیات تلخ مردم گذشته ندارند. 

 همان طور که خدا می گوید در سنت الهی تغییر وجود ندارد" مشرکان با نهایت تاکید به خدا سوگند خوردند که اگر پیامبری انذار کننده به سراغشان آید ، هدایت یافته ترین امتها خواهند بود اما چون پیامبری برای آنان آمد ، جز فرار و فاصله گرفتن از حق چیزی بر آنها نیفزود اینها همه به خاطر استکبار در زمین و نیرنگهای بدشان بود اما این نیرنگها تنها دامان صاحبانش را می گیرد آیا آنها چیزی جز سنت پیشینیان و عذابهای دردناک آنان را انتظار دارند؟! هرگز برای سنت خدا تبدیل نخواهی یافت و هرگز برای سنت الهی تغییری نمی یابی" سوره فاطر42_43

 در سوره سجده درباره همین مردم می فرماید" و اگر اینان روی بگردانند به آنها بگو شما را از صاعقه عاد و ثمود بیم می دهم."

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

البته هیچ تغییری در سنت و قانون الهی پیدا نخواهد شد . هرکس در مقابل این سنت بایستد و عصیان کند مشمول همین قانون خواهد شد. شهر پمپی که نمایشی از انحطاط و سقوط اخلاقی امپراتوری روم بود به سرانجامی همانند قوم لوط دچار گردید.